موسسه خیریه عترت فاطمی

#عترت_خانه_سادات_است

موسسه خیریه عترت فاطمی

#عترت_خانه_سادات_است

جود و سخاوت از منظر قرآن کریم:

يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۵۳ ق.ظ

 

این دو واژه که در مقابل‏« بخل ‏» است، غالبا در یک معنى استعمال می‏شود،. ولى گاه ‏از بعضى کلمات استفاده میشود که ‏«جود» مرحله بالاتر از « سخاوت ‏» است.، زیرا در تعریف ‏«جود» گفته‏ اند: « بخشش بدون درخواست است. که در عین حال، بخشش خود را کوچک بشمارد.»

گاه گفته ‏اند: « جود، خوشحال شدن از درخواست مردم و شاد گشتن به هنگام ‏بخشش است.» بعضى نیز گفته ‏اند: « جود بخششى است که مال را، مال خدا بشمرد و سائل را بنده خدا بداند. و خودش را در این میان واسطه ببیند. »، در حالى که ‏« سخاوت ‏» معنى‏ وسیع ‏ترى دارد. و هرگونه بذل و بخشش را شامل می‏شود.

روایاتی دیگر

بعضى نیز گفته ‏اند: « کسى که بخشى از اموال خود را ببخشد و بخش دیگر را براى خود بگذارد.، صاحب سخاوت است و کسى که اکثر آن را ببخشد و مقدار کمى را براى خود بگذارد.، داراى جود است‏.» مطابق تمام این تعریف ها « جود » مرحله بالاتر از « سخاوت‏ » است.

به هر حال ‏« جود » و « سخاوت ‏» از فضایل مهم اخلاقى است، هر اندازه ‏« بخل ‏» نشانه ‏پستى،حقارت،ضعف ایمان و فقدان شخصیت است.، « جود » و « سخاوت‏ » نشانه ایمان ‏و شخصیت والاى انسان است.

 

چند نمونه از آیاتی که به تعابیر جود و سخاوت اشاره دارد:

در آیات قرآن مجید گرچه واژه ‏« جود » و « سخاوت ‏» به کار نرفته است، .اما تعبیرات ‏دیگرى دیده می‏شود که منطبق بر این دو مفهوم است و قرآن نیز براى آن ارج فراوانى بیان کرده است.، به عنوان نمونه به آیات زیر توجه فرمایید:

1- یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا و یؤثرون على ‏انفسهم و لو کان بهم خصاصة…(حشر۹)

و کسانى را که به سویشان هجرت کنند.، دوست میدارند و در دل خود نیازى به آنچه ‏به مهاجران داده شده.، احساس نمیکنند و آنها را بر خود مقدم می‏دارند، هر چند خودشان ‏بسیار نیازمند باشند…

 
آیات قران مجید درباره جود :

 

 2- و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا-انما نطعمکم لوجه الله‏لا نرید منکم جزاء و لا شکورا (دهر، ۸و ۹)

و غذاى(خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند،به مسکین و یتیم و اسیر میدهند.-(و می‏گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام می‏کنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمی‏خواهیم.

 

3- مثل الذین ینفقون اموالهم فى سبیل الله کمثل حبة انبتت‏سبع سنابل فى کل‏سنبلة ماة حبة و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم (بقره،۲۶۱)

کسانى که اموال خود را در راه خدا «انفاق‏» می‏کنند، همانند بذرى هستند که هفت‏ خوشه برویانند .که در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد(و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند .و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه ‏چیز) داناست.

 

 4- الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون (بقره،۲۴۷)

آنها که اموال خود را شب و روز پنهان و آشکار انفاق میکنند.، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین میشوند.

جود در قران

 

 5- لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شى‏ء فان الله به‏علیم (آل عمران،۹۲)

هرگز به(حقیقت) نیکوکارى نمی‏رسید! مگر این که از آنچه دوست می‏دارید.(در راه ‏خدا) انفاق کنید و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است.

 

 6- الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون (بقره ۳)

(پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان‏ مى ‏آورند .و نماز را بر پا میدارند و از تمام نعمت ها و مواهبى که به آنان روزى داده ‏ایم، انفاق‏ میکنند.

 

 7- و لا تجعل یدک مغلولة الى عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملومامحسورا (اسراء،۲۹)

هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن. (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد نیز دست‏ خود را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرو مانى.

تفسیر و جمع‏ بندى آیات

 

چهره سخاوتمندان در قرآن:

در نخستین آیه مورد بحث، سخن از گروهى سخاوتمندان انصار مدینه است .که با آغوش باز از مهاجرانى که خانه و کسب و کارى نداشتند، استقبال کردند. و آنها را برخودشان مقدم داشتند و حتى گفتند: « ما اموال و خانه‏ هایمان را با آنها تقسیم میکنیم .و چشم‌داشتى به غنائم جنگى نیز نداریم.»

قرآن درباره آنها در آیه فوق میگوید: « آنها کسانى را که به سویشان هجرت میکنند.، دوست دارند و در درون دل نیازى نسبت‏ به آنچه به مهاجران داده شده.، احساس نمیکنند و آنها را بر خود مقدم میدارند، هرچند شدیدا فقیر باشند.، …« یحبون من هاجر الیهم ولا یجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا و یؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة… »

 

به گفته بعضى از مفسران معروف:

«در تاریخ بشریت، چنین استقبالى سابقه نداشته‏ است. که گروهى غریب در شهرى وارد شوند و مؤمنان آن شهر چنان استقبالى از آنان کنند که ‏حتى آنها را بر خویش مقدم شمرند. و حاضر باشند تمام زندگى خود را با آنان تقسیم نمایند، حتى در بعضى از روایات وارد شده است. که عدد مهاجران نسبت ‏به داوطلبان پذیرایى از آنها کم بود .به همین دلیل، گاه در میان دو و یا چند نفر، بر سر افتخار میزبانى مهاجران، اختلاف ‏پیدا می‏شد. که براى حل آن به قرعه متوسل شدند.»

به هر حال، خداوند این محبت و بلند نظرى و ایثار و سخاوت را که از ویژگی هاى‏ انصار بود، می‏ ستاید.

 

در دومین آیه مورد بحث

سخن از بزرگوارانى است که غذاى خود را در حالى که‏ شدیدا به آن نیاز داشتند. به مسکین و یتیم و اسیر دادند، بدون این که هیچ انتظار پاداش و تشکرى داشته باشند.، «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انمانطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا »

روایات فروانى از طرق شیعه و سنى، حکایت از این دارد. که آیات ۸ و ۹ سوره ‏« دهر » در فضیلت اهل‌بیت علیهم السلام نازل شده است.« مرحوم علامه امینى ‏» در « الغدیر » ۳۴ نفر از علماء معروف اهل سنت را نام میبرد. که این حدیث را در کتاب هاى خود آورده‏ اند. (با ذکر نام کتاب و صفحه آن)

بنابراین حدیث مزبور در میان اهل سنت مشهور، بلکه متواتر است .و علماى شیعه ‏اتفاق نظر دارند که همه سوره ‏« دهر » یا بخش قابل ملاحظه‏ اى از آیات آن، درباره‏ اهل‌بیت پیامبر صلى الله علیه و اله (على، فاطمه زهرا، حسن و حسین علیهم السلام) نازل شده است.

دقت در آیات سوره ‏« دهر » نشان میدهد که خداوند چگونه از این سخاوتمندان ‏ایثارگر مدح و ستایش کرده. و عمل آنها را ستوده و بالاترین پاداش را براى آنها قرار داده است.

در یک جا از آنها به عنوان ‏« ابرار » و در جاى دیگر از آنها به عنوان ‏« عباد الله‏ » (بندگان خاص خدا) یاد کرده است.

 

در سومین آیه

تشویق بی نظیرى نسبت ‏به انفاق کنندگان سخاوتمند دیده میشود. با تعابیرى که در آیات انفاق بی نظیر است.

میفرماید: « کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند،. همانند بذرى است که هفت‏ خوشه برویاند و در هر خوشه نیز یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کسى بخواهد. (و شایسته بداند) دو یا چند برابر میکند و خداوند توانا و داناست.، مثل « الذین ینفقون اموالهم فى سبیل الله کمثل حبة انبتت‏سبع سنابل فى کل‏سنبلة ماة حبة و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم »

اگر آیه را بر خلاف ظاهر آن تفسیر کنیم و حذف و تقدیر نیز قائل نشویم.، آیه ‏دلالت‏ بر این دارد که رشد و نمو بی نظیر در روح و جان انفاق کنندگان نیکوکار صورت ‏میگیرد.

انفاق و مزایای آن

اموال آنها بر اثر انفاق چندین برابر شده و خودشان نیز در پرتو سخاوت، مدارج کمال را به سرعت می ‏پیمایند. و حتى گام هاى کوچک در این راه آثار عظیم دارد.

به این ترتیب انفاق علاوه بر اینکه مایه رشد بشرى است.، مایه رشد و تکامل اخلاقى‏ و معنوى خود انسان نیز هست.

در روایت آمده است که امام سجاد علیه السلام، هرگاه که چیزى به سائلى می‏بخشید.، دست ‏سائل را نیز می‏بوسید، عده‏ اى علت این کار را از حضرت جویا شدند.

حضرت علیه السلام در جواب فرمودند: « لانها تقع فى ید الله قبل ید العبد ، این به خاطر آن است. که (این‏ بخشش) پیش از آن که به دست‏ بنده قرار گیرد، به دست‏ خدا میرسد.»

 

در چهارمین آیه

ضمن اشاره به نکته مهمى درباره انفاق، آمده است:کسانى که ‏اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند.، پاداششان نزد پروردگارشان است.، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین میشوند، « الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ».

بنابراین ‏« سخاوت ‏» و « انفاق ‏» در راه خدا به هر شکل و صورتى که باشد.، محبوب و پسندیده است، از سوى دیگر « انفاق ‏» ترس از عذاب الهى را برطرف ساخته و حزن و اندوه را میزداید.

افراد انفاق‌گر و بخشنده خوف و وحشتى از آینده ندارند. زیرا خداوند زندگى آنها را تضمین کرده است و به خاطر از دست دادن بخشى از اموالشان اندوهگین نمی‏شوند. زیرا میدانند آنچه از فضل پروردگار به آنها داده می‏شود بیشتر از آن است که از دست داده ‏اند.

 

پنجمین آیه

  باز با تعبیر تازه‏اى در زمینه انفاق میفرماید «هرگز به(حقیقت) نیکوکارى‏ نمی‏رسید مگر آن که از آنچه دوست میدارید (در راه خدا) انفاق کنید .و آنچه انفاق میکنید خداوند از آن با خبر است.، « لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیى‏ء فان‏الله به علیم»

در ادبیات عرب ‏«بِر» به معنى نیکوکارى توام با توجه و از روى قصد و اختیار است. ‏و این نشانه شخصیت و روحانیت انسان میباشد.

جالب این که ‏«بِر» در آیه به طور مطلق‏ ذکر شده و نشان می‏دهد. تا سخاوت و انفاق نباشد، انسان هرگز به حقیقت نیکوکارى ‏نمیرسد. گرچه بعضى از مفسران واژه ‏«بِر» را به معنى ‏«بهشت‏» و بعضى به معنى‏ «تقوا» و بعضى به معنى ‏«پاداش نیک‏» گرفته ‏اند. ولى ظاهر این است که مفهوم ‏«بِر» وسیع بوده و شامل همه اینها نیز میشود.

 

در ششمین آیه

انفاق را ضمن این که یکى از ارکان مهم تقوا ذکر کرده – تقوایى که‏ سرچشمه هدایت الهى و محتواى قرآنى است.- میفرماید:«پرهیزکاران کسانى هستند که‏ ایمان به غیب دارند. (ایمان به خدا و جهان ماوراء طبیعت) و نماز را برپا میدارند و از نعمت هایى‏ که بر آنها روزى داده‏ ایم، انفاق میکنند.، «الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون»

با توجه به اینکه ‏«ینفقون‏» به صورت فعل مضارع ذکر شده، مفهومش این است. که‏ آنها انفاق مواهب الهى را به طور مستمر انجام میدهند و این نشانه سخاوتمندى ‏آنهاست. که در نهادشان ریشه دوانده و به صورت یک صفت ‏برجسته در آمده است.

تعبیر به ‏«مما رزقناهم‏» (از آنچه به آنان روزى داده‏ ایم) اشاره به نکته لطیفى میکند و آن اینکه آنها میدانند که همه اموال، مواهب الهى است. بنابراین دلیلى ندارد که از انفاق بخشى از آن در راه بندگان نیازمند خدا، «بخل‏» بورزند. در ضمن روشن است که ‏«انفاق‏» منحصر به زکات نیست بلکه معنى گسترده‏ اى دارد که هم صدقات واجب و هم ‏مستحبات را شامل میشود.

 

در هفتمین و آخرین آیه

ضمن دادن دستور به رعایت اعتدال در بذل و بخشش و دورى از افراط و تفریط و نشان دادن تصویرى از صفت‏ سخاوت که حد وسط در میان ‏«بخل‏» و «اسراف‏» است.

میفرماید: «دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد نیز آن را مگشا. (و آلوده اسراف و تبذیر مشو) مبادا مورد سرزنش‏ قرار گیرى و از کار فرومانى.، «و لا تجعل یدک مغلولة الى عنقک و لا تبسطها کل البسطفتقعد ملوما محسورا » این آیه، تعریف روشنى براى سخاوت است.

از مجموع آیات مختلفى که به نحوى به مساله سخاوت و انفاق و بذل و بخشش ‏ارتباط دارد.-که بخشى از آن را در بالا تفسیر کردیم- به خوبى عظمت و اهمیت و ارزش والاى این صفت ‏برجسته انسانى ظاهر میشود.، نه تنها باعث نظم و سعادت ‏جوامع انسانى و مبارزه با فقر و محرومیتى که سرچشمه انواع نابسامنى ‏ها و گناهان است.، میشود بلکه در تکامل معنوى و روحى انسان نیز نقش بسیار مهمى دارد.

 

سخاوت در منابع حدیث

در روایات اسلامى تعبیرات بسیار والایى درباره ‏«جود» و «سخاء» دیده می‏شود .که‏ در نوع خود کم نظیر است. روایات زیر نمونه‏ هایى است که از میان احادیث فراوانى ‏گلچین شده است:

 

1- در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و اله آمده است: « السخاء خلق الله الاعظم، سخاوت، اخلاق بزرگ الهى است. »

در واقع تمام سخاوت ها در وجود ذى‌ جود پروردگار متجلى است.، زیرا هر چه داریم ‏از اوست. نعمت هاى گوناگون، زمین و آسمان، حیات و وجود ما، همه از اوست .و هر جا سخاوتى است از سخاوت او سرچشمه گرفته است زیرا اگر او مواهبى به ما نمى‏ بخشید.، ما توان بخشش را نداشتیم حتى صفت جود و بخشش نیز از مواهب اوست.

 

2- امام صادق علیه السلام میفرمایند:

« السخاء من اخلاق الانبیاء و هو عماد الایمان ولا تکون المؤمن الا سخیا و لا یکون سخیا الا ذو یقین و همه عالیة لان السخاء شعاع‏نور الیقین.، و من عرف ما قصد هان علیه ما بذل، سخاوت از اخلاق انبیاء است .و ستون ‏ایمان است و هیچ فرد با ایمانى وجود ندارد، مگر این که با سخاوت است. و هیچ سخاوتمندى‏ وجود ندارد، مگر این که داراى یقین و همت عالیه است،. زیرا سخاوت، شعاع نور یقین است و آن کس که بداند چه چیزى را قصد کرده.، آنچه را که بذل نموده در نظر او کم اهمیت است. ‏»

از این حدیث استفاده میشود که این صفت والا بعد از ذات پاک الهى که مبدا سخاوت است. در وجود انبیاء، نشانه ایمان و یقین آنهاست.

 

3- در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان علیه السلام آمده است.: « تحل بالسخاء و الورع فهماحلیة الایمان و اشرف خلالک، به سخاوت و ورع، خود را بیاراى که این دو آرایش ایمان و برترین صفات توست.»

این تعبیر نشان میدهد که این صفت را از برترین صفات مؤمن به حساب آورده‏است.

 

4- پدر حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار آمده است :

« السخاء ثمرة العقل والقناعة برهان النبل، سخاوت میوه درخت عقل و خرد و قناعت دلیل بر نجابت است‏.»

آنها که در بخشش به دیگران ‏«بخل‏» می ورزند، اموال زیادى را فراهم کرده و میگذارند. و میروند، در حقیقت این گونه افراد عاقل نیستند زیرا زحمت ‏بر دوش ‏آنها بوده بدون آن که از اموالشان بهره مادى یا معنوى ببرند.

کدام عاقلى چنین کارى‏ می‏کند!

 

5- در تعبیر دیگرى از آن حضرت علیه السلام در مورد اهمیت ‏«سخاوت‏» به نکته لطیف ‏دیگرى اشاره میفرمایند.: «غطوا معایبکم بالسخاء فانه ستر العیوب، عیوب خویش را با سخاوت بپوشانید، زیرا سخاوت پوشاننده عیب هاست‏.»

صدق این کلام مولى با تجربه به خوبى ثابت میشود،اشخاص را میبینیم که عیوب ‏گوناگونى دارند .ولى چون سخاوتمندند همه مردم به دیده احترام به آنها مینگرند.

 

6- باز در تعبیرى دیگر از همان امام همام علیه السلام آمده است.: «السخاء یمحص الذنوب ‏و یجلب محبة القلوب، سخاوت، گناهان را پاک میکند. و دل‏ها را سوى سخاوت کننده فرا میخواند.»

این تعبیر نشان میدهد که ‏«سخاوت‏» کفاره بسیارى از گناهان است!

 

7- مولى الموحدین على علیه السلام درباره تاثیر عمیق محبت در جلب قلبها میفرمایند.:

«مااستجلبت المحبة بمثل السخاء و الرفق و حسن الخلق، هیچ چیزى مانند سخاوت و مداراکردن و حسن خلق، جلب محبت نمیکند.»

 

8- رسول خدا صلى الله علیه و اله در این باره میفرمایند: «السخى قریب من الله قریب من الناس ‏قریب من الجنة، سخاوتمند نزدیک به خدا، نزدیک به مردم و نزدیک به بهشت است.»

 

9- در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام آمده است.:«شاب سخى مرهق فى الذنوب‏احب الى الله عز و جل من شیخ عابد بخیل؛ جوان سخاوتمند آلوده به گناه، نزد خدا محبوبتر از پیرمرد عابد بخیل است.‏»

به یقین این ‏«سخاوت‏» سبب امدادهاى الهى میشود. و سرانجام آن جوان آلوده را نجات میدهد. ولى آن پیر عابد بخیل به خاطر بخلش در گناه فرو خواهد رفت.

 

10- این بحث را با حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله به عنوان حسن ختام پایان میدهیم:

تجافوا عن ذنب السخى فان الله آخذ بیده کلما عشر، از گناه و لغزش سخاوتمند صرف‏ نظر کنید .زیرا هر زمان بلغزد، خداوند دست او را میگیرد (و نجاتش میدهد.)

از مجموع احادیث‏ بالا، ارزش و اهمیت فوق العاده ‏«سخاوت‏» در کلام پیشوایان ‏اسلام مشخص میشود. و نشان میدهد که کمتر فضیلتى با آن برابرى میکند.

 

آثار و پیامدهاى سخاوت:

آثار مثبت ‏«سخاوت‏» در زندگى فردى و اجتماعى انسان که با تجربه ثابت ‏شده .و یا در احادیث اسلامى به آن اشاره گردیده است.، بسیار زیاد است، به عنوان نمونه:

 

1- از روایات متعددى استفاده میشود و تجربیات روزانه نیز آن را تایید میکند .که ‏«سخاوت‏» محبت دوست و دشمن را جلب میکند، بر عدد دوستان مى‏ افزاید و از دشمنان مى ‏کاهد.

 

2-‌ سخاوت‏؛ پوششى براى عیوب انسان‏ هاست و به این ترتیب، آبروى انسان راحفظ می‏کند.

 

سخاوت و سخاوتمندان

3- سخاوت‏؛ در عین این که ثمره درخت عقل است، بر عقل و خرد انسان ‏مى ‏افزاید. عقل میگوید: دلیلى ندارد که انسان با زحمت زیاد اموال فراوانى تهیه کند و آن را براى بازماندگان بگذارد و خودش به وسیله آن، جلب ثواب و کسب آبرو نکند.

از سوى دیگر « سخاوت ‏»، گروهى از اندیشمندان را گرد انسان جمع میکند و آنها میتوانند بر فکر و عقل و دانش او بیفزایند.

 

4- سخاوت‏؛ فاصله طبقاتى جامعه را کم می‏کند و از این طریق ناهنجاری هاى ناشى ‏از فاصله طبقاتى را از بین میبرد. و یا کاهش میدهد. آتش کینه ‏هاى محرومان را خاموش میکند. و حس انتقام جویى را در آنان تضعیف مینماید و از این طریق ‏پیوندهای اجتماعى را محکم میسازد.

 

5- سخاوت‏؛ مدافعان انسان را زیاد می‏کند و آبروى او را محفوظ می‏دارد .و دشمنان و بدخواهان را عقب میراند، امیر مؤمنان علیه السلام در این باره میفرمایند.: «الجود حارس الاعراض، جود و بخشش آبروى انسان را حفظ میکند.»

صفات انبیاء چیست؟

6- جود و « سخاوت ‏»؛ آثار معنوى فوق العاده‏ اى نیز دارد، به همین دلیل از صفات ‏انبیاء شمرده شده .و همان گونه که در روایات گذشته خواندیم، شعاع نور «یقین‏» است، حتى اگر این فضیلت در افراد بى ایمان باشد.، به حال آنها مفید و سودمند است.

در حدیثى آمده است که خداوند متعال به حضرت موسى علیه السلام وحى نمود.«لا تقتل‏ا لسامری فانه سخى، سامرى را به قتل مرسان زیرا او مرد سخاوتمندى است.»

جود و سخاوت از منظری دیگر

درست است که سامرى، منشا فساد عظیمى در بنى اسرائیل شد. و آئین بت پرستى را در میان آنها پایه نهاد و در انتها نیز زندگى را با خفت و ذلت و حقارت گذراند. که شاید مرگ بر آن زندگى، ترجیح داشت ولى با این همه به حضرت موسى علیه السلام وحى رسید. که ‏خون او را به خاطر سخاوتش نریزد.

از رسول خدا علیه السلام نقل شده است. که به فرزند حاتم طائى به نام ‏«عدى‏» فرمود:«دفع ‏عن ابیک العذاب الشدید لسخاء نفسه؛ عذاب شدید از پدرت به خاطر سخاوتش برداشته‏ شد.»

 که پیامبر صلى الله علیه و اله دستور داد

گروهى از جنایتکاران ‏یکى از جنگ ها را به قتل برسانند. ولى یکى از آنها را استثناء کرد.

آن مرد تعجب کرد و گفت.:«با این که گناه ما یکى است، چرا مرا از میان آن جمعیت جدا کردى؟»

حضرت صلى الله علیه و اله‏ فرمودند:«خداوند به من وحى فرستاد .که تو سخاوتمند قوم خود هستى و من نباید تو را به قتل برسانم.»

آن مرد با شنیدن این سخن ایمان آورد و شهادتین بر زبان جارى کرد. آرى! سخاوت آن مرد، او را به بهشت رسانید.

از رسول خدا صلى الله علیه و اله نقل شده است: «شخص سخى را اهل آسمان ها دوست دارند. و اهل‏ زمین هم دوست دارند…در حالى که بخیل را اهل آسمان ها و زمین دشمن دارند.»

 

محدوده سخاوت:

سخاوت‏؛ مانند تمام صفات و کارهاى نیک، مقدار و اندازه‏اى دارد که اگر در مسیر افراط قرار گیرد.، نتیجه منفى خواهد داشت.

همچنین ‏«سخاوت‏» نباید لطمه به آبرو و حیثیت و زندگى کسانى که به انسان وابسته‏ اند، بزند.

 

«سخاوت‏» باید در اموال حلال باشد، نه اموالى که از راه‏ هاى حرام و یا ظلم و ستم به‏ دست آمده است. مانند «سخاوت‏» بسیارى از سلاطین ظالم و ستمگر.

 

هم‏چنین ‏«سخاوت‏» نباید در اموال مربوط به بیت المال باشد. زیرا اموال بیت المال، حساب و کتاب مخصوص به خود دارد که باید به دقت رعایت گردد.

 

راه ‏هاى کسب سخاوت:

این فضیلت اخلاقى مانند سایر فضایل، با تعلیم و تربیت و اندیشه و تفکر و تمرین ممارست‏ حاصل مى‏شود.

توجه به این حقیقت که این اموال و ثروت ها، امانت هاى الهى در دست ماست .و هیچ‏کدام دوام و بقایى ندارد، انسان را وا می‏دارد با بذل و بخشش، آن را در صندوق امانت‏ الهى، براى روزى که دست ها خالى است، ذخیره کند. همچنین دقت در آثار و برکات و پیامدهاى مهمى که براى ‏«سخاوت‏» در مطالب قبل ذکر شد، مشوق مؤثرى در امر «سخاوت‏» است.

زندگی سخاوتمندان

مطالعه تاریخ زندگى سخاوتمندان و بخیلان و مقایسه آن دو با یکدیگر و احترام و آبرو و شخصیتى که گروه اول داشتند. و ذلت و بدنامى که دامنگیر گروه دوم بوده است ‏نیز در ایجاد این ‏« سخاوت اخلاقى‏ » بسیار مؤثر است.

اینها جنبه‏ هاى تعلیماتى این مساله است اما از نظر عملى، هر قدر تمرین و ممارست ‏بیشترى در این زمینه شود.توفیق زیادترى در به دست آوردن این فضیلت اخلاقى ‏حاصل می‏شود. زیرا تکرار اعمال سخاوتمندانه و بذل و بخشش، هر چند از راه تحمیل ‏بر نفس خویش باشد، .به تدریج ‏به صورت عادت و سپس مبدل به حالت و سرانجام به ‏یک ملکه اخلاقى مبدل خواهد شد.

تربیت اسلامی

در ضمن، تربیت پدر و مادر و معلم و استاد در این زمینه، بسیار مؤثر است.

اگر آنها کودکان را از آغاز عمر به ‏«جود» و «سخاوت‏» عادت دهند. این ملکه، به آسانى در وجود آنها ریشه میدواند. و در بزرگى جزء زندگى آنان میشود.

در حالات ‏«صاحب بن عباد» آمده است. که در کودکى هنگامى که میخواست ‏براى‏ فرا گرفتن درس دینى به مسجد برود.، همیشه مادرش یک دینار و یک درهم به او میداد و میگفت: «این را به اولین فقیرى بده که در مسیر راه خود مى‏بینى‏».

کم‏ کم این خصلت در وجودش ریشه دار شد تا این که در بزرگى چنان بذل و بخششى میکرد که همه به او آفرین میگفتند.

از شگفتی هاى دیگر زندگى او چنین نقل میکنند.: «روزى نوشابه براى او آوردند، از نزدیکانش نسبت ‏به آن نوشابه سوء ظن پیدا کرد. و گفت: از این نوشابه ننوش، زیرا مسموم ‏است، خدمتکارى که آن قدح را آورده بود، همچنان ایستاده بود.

داستان آموزنده

«صاحب بن عباد» به‏ شخصى که ادعاى مسموم بودن آن را میکرد.گفت: به چه دلیل مى‏گویى که این مسموم است.؟ گفت: بهترین راه این است که کسى که این قدح را آورده و به دست تو داده، مورد آزمایش قرار گیرد و از آن بنوشد.

«صاحب‏» گفت: من به این کار راضى نیستم، آن شخص ‏گفت: به وسیله یک مرغ خانگى آزمایش کن.

صاحب‏ گفت: کشتن حیوان به این صورت نیز جایز نیست.سپس دستور داد: قدح آب را واژگون کردند و آب را ریختند. و به خدمتکار گفت: برو و دیگر در خانه من قدم مگذار ولى با این حال دستور داد. حقوق او را به طور کامل ‏بپردازند.

سپس گفت: هرگز نباید یقین را با شک از بین برد و مجازات به وسیله قطع حقوق، دلیل بر پستى است.‏»

 

این بحث را با چند حدیث و سخنانى از بعضى از بزرگان پایان می‏دهیم:

پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله میفرمایند: « الجنة دار الاسخیاء؛ بهشت‏ خانه سخاوتمندان است. »

امام صادق علیه السلام می‏فرمایند که خداوند فرمود.  انى جواد کریم لا یجاورنى لئیم، من‏ بخشنده با سخاوتم.، افراد پست و بخیل نمیتوانند در جوار من (در بهشت) جاى بگیرند.

در حدیث دیگرى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و اله آمده است.  طعام الجواد دواء و طعام‏البخیل داء، طعام سخاوتمند، دواست و طعام بخیل، درد و بیمارى است. ‏

*یکى از عارفان به نام ‏«ابن سماک» میگوید:

« عجبت لمن یشترى الممالیک بماله ولا یشترى الاحرار بمعروفه.؛ در شگفتم! از کسانى که بردگان را با مال خود خریدارى میکنند.، ولى آزاده ‏ها را با احسان و نیکى، در بند محبت‏ خود در نمى ‏آورند. »

*به عربى گفتند: آقا و بزرگ شما کیست؟

گفت: « من احتمل شتمنا و اعطى سائلنا واغضى جاهلنا؛ کسى که بدگویى ‏هاى ما را تحمل کند. و به نیازمندان ببخشد و از اعمال‏ جاهلان چشم پوشى کند. »

 

----------------------------------------------------------------

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/83/Telegram_2019_Logo.svg/640px-Telegram_2019_Logo.svg.png عضویت در گروه تلگرام

گروه تلگرامی رهپویان عترت فاطمی

وبسایت موسسه عترت فاطمی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۰۱
charityetratfatemi موسسه عترت فاطمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی